
«بازرسی از مراکز نظامی را پذیرفتهایم، اما مدیریت شده»؛ این لب نطق عراقچی و ظریف در جلسه غیر علنی مجلس بوده، نطقی که با وجود تصریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر ماذون نبودن مذاکره کنندگان برای پذیرش آن، حالا از سوی سید عباس عراقچی مطرح شده و از آن دفاع می شود. اما سوال اینجاست که حتی با وجود پذیرش پروتکل الحاقی از سوی ایرانی، آیا اساسا قابلیتی با عنوان «بازرسی مدیریت شده» در پروتکل الحاقی وجود دارد تا بتوان به بهانه آن پذیرش پروتکل الحاقی را پذیرفته و آنرا یک نظام بازرسی بی خطر تلقی کرد!؟
کشورهای عضو ان پی تی با آژانس بین المللی انرژی اتمی توافقنامهای حقوقی را امضاء میکنند که بواسطه آن کشور امضاء کننده خود را تحت نظام بازرسی این سازمان در می آورد. بر اساس این توافقنامهها که به آن «توافق نامه پادمانی» اطلاق می شود، کشورهای عضو تکالیف معاهده ان پی تی درباره برنامه هستهای خود را پذیرفته و تحت نظام بازرسی آژانس قرار می گیرند.
پروتکل الحاقی یک نظام بازرسی اضافی است که به منظور تقویت بازدهی و ارتقای کارایی سیستم نظارتی پادمان تنظیم شده، به صورت داوطلبانه از سوی کشورهای عضو پذیرفته می شود و برای اجرایی شدن نیاز به تصویب توسط مجالس کشورها را دارد.
این در حالی است که نظارت های در چارچوب پروتکل الحاقی شامل نظارتهایی گستردهتر از پادمان می شود که بر اساس آن در واقع کشور امضاء کننده اجازه می دهد تا بازرسان آژانس تا حدودی بتوانند در «هر زمان» به «هر مکان» مورد نظر خود اعم از مراکز هسته ای و یا غیر هسته ای (از جمله مراکز نظامی) دسترسی داشته باشند.
کشورهای فاقد صنعت هستهای، امضاء کنندگان اصلی پروتکل الحاقی
بیشتر اعضای فعلی فاقد صنایع و تاسیسات هسته ای هستند، اگر چه که ۱۲۴ کشور پروتکل الحاقی را پذیرفته اند. بنابر این امکان بازرسی های ویژه بر روی این کشورها به دلیل فقدان تاسیسات و صنایع هسته ای اساسا امکانپذیر نبوده و بنابراین عضویت آنها یک امر تشریفاتی است.
کشورهای دارای صنایع و تاسیسات هسته ای جهان سومی اگر چه تحت فشار کشورهای غربی برای عضویت در پروتکل قرار گرفته اند اما برخی از آنان از پذیرش پروتکل امتناع نموده اند. و این دعوا همواره میان کشورهای غربی، آژانس و این کشورها برای اجبار آنها به پذیرش پروتکل الحاقی وجود داشته است.
اما تیم مذاکره کننده هستهای معتقد است مقررات موجود مانع از سوء استفاده آژانس از پروتکل الحاقی می شود. ظریف در نشست خبری با همتای مجارستانی خود می گوید: «مقررات موجود مانع سوء استفاده از اینگونه دسترسیها (به اماکن نظامی) میشود که درواقع بازرسی نیست بلکه دسترسی است. و چارچوبهای آن کاملا مشخص و مدیریت شده است. طبق چارچوبهای مشخص شده هم کشورها میتوانند اطمینان داشته باشند که اسرارشان حفظ میشود و هم آنها میتوانند اطمینان حاصل کنند که برنامههای هستهای کشورهای عضو پروتکل الحاقی کاملا صلحآمیز است و فعالیت غیرصلحآمیزی وجود ندارد.»
این در حالی است که صالحی نیز با همین توجیه از پذیرش پروتکل در ژنو سه سخن می گوید: « اگر همه مسائل به خوبی پیش برود ما این حقیقت را پذیرفتهایم که پروتکل الحاقی را خواهیم پذیرفت. این موضوع در ژنو سه مطرح شد. مراکز و تاسیسات هستهای در چارچوب توافق تامین امنیت تحت نظر قرار دارند. ما درباره مراکز غیرهستهای صحبت میکنیم. بازرسان بر اساس پروتکل الحاقی میتوانند از مناطق اطراف مراکز غیرهستهای نمونه برداری کنند.»
در همین حال آمانو نیز مستند به همین استدلال، هفته گذشته در گفتگویی رسانهای اعلام کرد: «در بسیاری از کشورهای دیگر ما گاه به گاه، هنگامی که دلایل کافی داریم، درخواست دسترسی به سایتهای نظامی را مطرح میکنیم. چرا برای ایران اینطور نباشد؟ اگر ما برای دسترسی، دلیل داشته باشیم این کار را انجام میدهیم و ایران اصولاً باید آن را بپذیرد.»
اما عراقچی در توجیه این سخن آمانو به خبر سیما گفت: «آنچه به هر حال در مذاکرات مطرح است و آمانو هم در همان چارچوب صحبت کرده، دسترسیهایی است که در چارچوب پروتکل الحاقی داده می شود و چیزی فراتر از آنچه آژانس با بقیه کشورها اجرا میکند، مد نظر نبوده و نیست. دسترسی به مراکز غیرهستهای که شامل مراکز نظامی هم میتواند باشد، طبق پروتکل الحاقی شرایط خاص خودش را دارد و در حقیقت، برای نمونهبرداریهای محیطی در یک دسترسی مدیریت شده است و این با آنچه در یک بازرسی یا بازدید از مراکز نظامی یا بازدید از یک مرکزی در ذهنمان هست که بیشتر یک مشاهده میدانی است، کاملا تفاوت دارد. بنابراین در چارچوب پروتکل الحاقی، موضوع دسترسیها مطرح است و نه بیشتر از آن.»
این در حالی است که بر خلاف گفته عراقچی، ایران در متن بیانیه لوزان نه تنها تصویب پروتکل الحاقی را پذیرفته است بلکه فراتر از آن را نیز قبول کرده است: «اجرای یک مجموعه اقدامات برای نظارت آژانس بر انجام مفاد «برنامه جامع مشترک اقدام شامل اجرای کد ۳.۱ اصلاحی و اجرای پروتکل الحاقی تا زمان تصویب آن، توافق شده است.»
A set of measures have been agreed to monitor the provisions of the JCPOA including implementation of the modified Code ۳.۱ and provisional application of the Additional Protocol
اما نکته مهمی که مذاکره کنندگان هستهای تلاش می کنند آنرا از مردم پنهان کنند آن است که پروتکل الحاقی امکان بازرسی مدیریت شده را داده است، ولی اتمام فرآیند بازرسی را به «اعلام رضایتمندی» آژانس منوط کرده است که این اعلام رضایتمندی قطعا با ترتیبات بازرسی اضافی تر همراه خواهد بود.
بند ۵ پروتکل الحاقی
ج.ا.ا باید دسترسی به مکانهای زیر را برای آژانس فراهم آورد:
(a) هر جایی در یک ساختگاه؛
(b) هر مکانی که طبق ماده ۲– a (v) تا (viii) توسط ج.ا.ا مشخص شده باشد؛
(iii) هر تأسیسات از کارانداختهشده یا مکانِ برچیده شدة خارج از تأسیسات که معمولاً مواد هستهای در آنها استفاده میشده است.
(c) هر مکانی که طبق ماده ۲– a (i)، ماده ۲– a (iv)، ماده ۲– a (ix-b) یا ماده ۲– b توسط ج.ا.ا مشخص شده باشد. چنانچه ج.ا.ا نتواند امکان دسترسی به این مکانها، به غیر از موارد مورد اشاره در بند a(i) فوق را فراهم آورد، ج.ا.ا باید فوراً تلاش معقول خود را درجهت کسب رضایت آژانس در برآوردن خواسته های آن از طریق روشهای دیگر به کار بندد.
….. Shall make every reasonable effort to satisfy Agency requirements, without delay, through other means.
(d) هر مکان تعیین شده توسط آژانس به غیر از مکانهای اشاره شده در بندهای a و b فوق جهت انجام نمونهبرداریهای محیطی مختص آن مکان. چنان چه ج.ا.ا نتواند امکان دسترسی به این مکانها را فراهم آورد، ج.ا.ا باید فوراً تلاش معقول خود را در جهت کسب رضایت آژانس در برآوردن خواسته های آن از مناطق مجاور یا از طریق روشهای دیگر به کار بندد.
… Shall make every reasonable effort to satisfy Agency requirements, without delay, at adjacent locations or through other means.
پروتکل الحاقی به نوعی امکان بازرسی مدیریت شده (managed access) را به برای کشور میزبان محفوظ می دارد ولی با افزودن شرط لزوم کسب رضایتمندی (satisfy Agency requirements) در انجام بازرسی ها، عملا کشور میزبان را مجبور می کند که برای متهم نشدن به عدم همکاری با آژانس همه خواسته های آژانس را برآورده کند تا بدین صورت «رضایتمندی» آژانس را کسب کرده باشد.
ماده ۷
(a) بنا به تقاضای ج.ا.ا، آژانس و ج.ا.ا باید ترتیباتی را برای دسترسی هدایتشده
(managed access) بر طبق این پروتکل جهت پیشگیری از انتشار و اشاعة اطلاعات هستهای حساس، رعایت مقررات ایمنی یا حفاظت فیزیکی یا حفظ اطلاعات حساس اقتصادی یا تجاری اتخاذ نمایند. چنین ترتیباتی نباید موجب منع آژانس از انجام فعالیتهای لازم جهت حصول اطمینان کافی از فقدان مواد هستهای و فعالیتهای اظهارنشده در مکان مورد نظر، از جمله حل و فصل مسئله مربوط به صحت و کامل بودن اطلاعات اشاره شده در ماده ۲ یا تناقض مربوط به آن اطلاعات گردند
.
بر اساس مواد صریح پروتکل الحاقی، کشور مورد بازرسی امکان این را دارد که بجای مکان مورد نظر آژانس بازرسان را برای نمونه برداری به مکانی نزدیک آن محل هدایت کند و یا حتی تنها به بخشهایی از مکان مورد نظر آژانس اجازه دسترسی دهد، اما این تنها یک بخش ماجراست، آنچه تمام کننده است، عنصر «لزوم اخذ رضایتمندی آژانس»(satisfy Agency requirements) است که در پروتکل به آن تصریح شده و اگر در دسترسی های مدیریت شده این رضایتمندی حاصل نشد، آژانس کشور مورد بازرسی را متهم به عدم همکاری خواهد نمود و لذا برای دوری از اتهام، کشور میزبان مجبور است دسترسی ها به امکان مورد نظر آژانس (نظامی و غیر نظامی) را تامین کند.
این در حالی است که رویه آژانس در قبال کشورهای عضو نشان داده، این نهاد هرگز رضایتمندی خود را اعلام نمیکند. به عنوان نمونه، آمانو در آخرین گزارش فصلی خود در بهمن ماه ۹۳ در اقدامی غیرقانونی، الزام ایران به پذیریش پروتکل را بعنوان یکی از وظایف ایران معرفی کرده و ذیل پاراگراف ۶۶ این گزارش مینویسد: برخلاف قطعنامههای مربوطه شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمیکند. آژانس در موقعیتی نخواهد بود که تضمین معتبری درباره فقدان مواد و فعالیتهای هستهای اعلام نشده در ایران را ارائه دهد مگر این که و تا زمانی که ایران همکاری لازم را با آژانس از جمله از طریق اجرای پروتکل الحاقی بهعمل آورد.
نکته بسیار مهم و قابل توجه آنجاست که طبق ماده ۵ پروتکل، آژانس امکان درخواست بازرسی از تاسیسات نظامی کشور را خواهد داشت که این موضوع اطلاعات نظامی ایران را در معرض افشاء قرار خواهد داد.
این در حالی است که با وجود عدم اجراء پروتکل نیز آمانو این در خواست را از ایران مطرح کرده است. از جمله: در بسیاری از کشورهای دیگر ما گاه به گاه، هنگامی که دلایل کافی داریم، درخواست دسترسی به سایتهای نظامی را مطرح میکنیم. چرا برای ایران اینطور نباشد؟ اگر ما برای دسترسی، دلیل داشته باشیم این کار را انجام میدهیم و ایران اصولاً باید آن را بپذیرد.
بر مبنای مستندات فوق و همچنین رویه ای که آژانس تحت فشار کشورهای غربی در برخورد با ایران تا کنون اتخاذ نموده مبنی بر اینکه از مسیر برخورد فنی حقوقی خارج شده و در خواستهای غیر فنی و غیر حقوقی مطرح می کند به نظر می رسد که اگر چه امکان اعمال دسترسی مدیریت شده به مراکز غیرهسته ای کشور (از جمله مراکز نظامی) مطابق با پروتکل الحاقی وجود دارد، ولی عدم سوء استفاده بسیار بعید بوده بلکه در صورت پذیرش پروتکل الحاقی، ایران ملزم است تا کسب رضایتمندی کامل آژانس، موارد مد نظر این نهاد برای بازرسی از تاسیسات نظامی را در دسترس بازرسان قرار دهد.
دسترسی به مراکز نظامی توسط آژانس نیز افشای اطلاعات نظامی ایران را در پی خواهد داشت.
و شرایط آنزمان پیچیده تر خواهد شد که بدانیم مکانیزم رفع تحریم ها به تایید آژانس منوط شده و این یعنی افتادن تعهدات غرب در یک چرخه غیرقابل اجرا. بر این اساس آژانس می تواند با بهانه عدم اعطای دسترسی به سایت های نظامی، جمهوری اسلامی ایران را متهم به عدم همکاری در چارچوب پروتکل الحاقی نماید و بدین ترتیب بهانه بازگشت خودکار تحریم ها را فراهم کند.
از سوی دیگر بر اساس مصوبات مجلس در سال ۸۴و ۸۹ ایران مجوز قانونی اعمال بازرسی های فراتر از پادمان را نداشته و اساسا بند توافق شده در بیانیه لوزان مبنی بر «اجرای داوطلبانه پروتکل تا زمان تصویب در مجلس»، خلاف قوانین رسمی جمهوری اسلامی است.
- ۹۴/۰۳/۰۵